تاریخ استتیک به روایت مارتین هایدگر
Authors
abstract
بر طبق تفسیری که این مقاله بر پایۀ مسئلۀ وجود و حقیقتْ از روایتی به دست می دهد که هایدگر درباره تاریخ استتیک نقل می کند، در تفکر یونانیان هنر نحوه ای از پدید آمدن (= آشکار شدن) موجودات، و از این رو نحوه ای از تحقّق حقیقت بود، بنابراین نزد آنان جایگاه هنر همواره معین و ضرورت آن محرز بود. اما، در تفکر افلاطون، و به واسطۀ تلقی خاص وی از هنر و پدید آمدن در معنی عام کلمه ( poiesis ) بر پایۀ نظریۀ ایده، هنر نسبت پیشین خود را با حقیقت از دست داد، از این رو بحث درباره ضرورت آن و جایگاهش در حیات انسانی ضروری گشت. این بحث خود مشخص کنندۀ آغاز تفکر رسمی درباره هنر، و به زعم هایدگر، آغاز استتیک است. افزون بر این تفکر افلاطون به مثابه خاستگاه استتیک واجد عناصری است که بعدها در دورۀ مدرن به عنوان مؤلفه های اساسی استتیک مشخص شدند؛ یعنی، ورود زیبایی به تعریف هنر و گسست زیبایی از حقیقت. در دوره مدرن و ظهور سوبژکتیویسم گسست میان زیبا، حقیقی و خیر کامل گشته و اثر هنری اساسا به برابرایستا (یا ابژۀ) aisthesis (حس) بدل م یگردد. از این رو، هنر در مقام برآورندۀ امر زیبا و لذت استتیکی دیگر نمی تواند واجد ضرورتی در حیات انسانی باشد. این همان رویدادی است که هگل آن را به عنوان پایان هنر مشخص می کند. اما، واپسین مراحل تاریخ استتیک به واسطۀ تلاش هایی مشخص می گردد که در قرن نوزدهم از جانب واگنر و نیچه به منظور اعادۀ ضرورت هنر صورت می گیرد، گرچه، به زعم هایدگر، این تلاش ها نهایتاً راه به جایی نمی برند.
similar resources
استتیک به روایت مارتین هایدگر
پرسش از این که مارتین هایدگر چگونه به استتیک می اندیشد پرسش اساسی این رساله است. شاید بتوان بی درنگ با اشاره به دیدگاه نقادانه یِ وی به استتیک این پرسش را به اجمال پاسخ گفت. اما، آن چه این رساله در پی آن است، نخست، صورت بندیِ اظهارنظرها و اشاره های پراکنده وی و در وهله بعد روشن ساختنِ دیدگاه اساسی وی درباره استتیک است. این امر از رهگذر تفسیر 13§ از جلد یکم کتاب نیچه، که به شش مرحله اساسیِ بسط تاریخ...
15 صفحه اولتقریر هایدگر از ایدئالیسم افلاطونی به عنوان خاستگاه استتیک
یونانیان هرگز واژه ای مطابق با آنچه ما به معنی دقیق کلمه از واژه هنر مراد می کنیم نداشتند اما دو مفهومpoiesis و techne را که معنایی گسترده تر از هنرهای زیبای امروزی داشتند برای اشاره به این معنا به کار می بردند. poiesis به معنی فرا-آوردن یا ساختن بود که در آن to on یعنی امر حاضر یا هستنده، به حضور می آمد که به دو طریق اساسی techne و physis روی می داد. در که امروزه آن را به طبیعت ترجمه می کنند ا...
full textساحت دینی در اندیشه مارتین هایدگر
پرسش از "ساحت دینی" در اندیشه هایدگر از ماندگارترین پرسشهایی است که به رابطه میان دین، الاهیات و فلسفه در زندگی و اندیشه وی میپردازد. بحث های هایدگر راجع به ایدهها و شخصیتهای دینی و همچنین اشارات خود او راجع به اهمیت این ایدهها و شخصیتها در شکلگیری پروژه فلسفی وی، بیانگر نقش دین به طور کلی، و الاهیات مسیحی، به نحو خاص، در اندیشه و زندگی اوست. هرچند تفکر هایدگر سرچشمههای متعددی دارد، ام...
full textMy Resources
Save resource for easier access later
Journal title:
کیمیای هنرجلد ۱، شماره ۴، صفحات ۳۵-۵۰
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023